عمل شانه بین. فالگیری: خاطرش چون از غبار لشکر خط جمع نیست هر دم از زلف پریشان شانه بینی میکند. طاهرغنی (از آنندراج). بمن تابت شانه گر شد دچار مرا روز و شب شانه بینی است کار. طاهر وحید (از بهار عجم)
عمل شانه بین. فالگیری: خاطرش چون از غبار لشکر خط جمع نیست هر دم از زلف پریشان شانه بینی میکند. طاهرغنی (از آنندراج). بمن تابت شانه گر شد دچار مرا روز و شب شانه بینی است کار. طاهر وحید (از بهار عجم)
فال گیر و این فال مخصوص بشانۀ استخوان بز باشد و این عمل را شانه بینی گویند. (بهار عجم). کت بین یعنی فال بین است که روی کت گوسفندی که در وقت مخصوص کشته شده باشد نگاه کند و حالات آینده را بگوید. (فرهنگ نظام). کنایه از فالگیر و این فال مخصوص بشانۀ بز میباشد و مؤلف را مسموع است که در ولایت (ایران) برشانۀ بز نقشی نویسند و بحساب پی بمقصود برند. (از غیاث اللغات) (ازآنندراج). فالگیر که از روی خطوط شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) طالع گوید. (یادداشت مؤلف) : اینها سلیم کاکنون من میکشم از آن زلف عمری به پیش ازهم (؟) میگفت شانه بینی. سلیم (از بهار عجم)
فال گیر و این فال مخصوص بشانۀ استخوان بز باشد و این عمل را شانه بینی گویند. (بهار عجم). کت بین یعنی فال بین است که روی کت گوسفندی که در وقت مخصوص کشته شده باشد نگاه کند و حالات آینده را بگوید. (فرهنگ نظام). کنایه از فالگیر و این فال مخصوص بشانۀ بز میباشد و مؤلف را مسموع است که در ولایت (ایران) برشانۀ بز نقشی نویسند و بحساب پی بمقصود برند. (از غیاث اللغات) (ازآنندراج). فالگیر که از روی خطوط شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) طالع گوید. (یادداشت مؤلف) : اینها سلیم کاکنون من میکشم از آن زلف عمری به پیش ازهم (؟) میگفت شانه بینی. سلیم (از بهار عجم)
دهی است از دهستان باوندپوربخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 35 هزارگزی شمال خاوری شاه آباد و یکهزار گزی ده پیر. ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای مناطق سردسیری. این ده 90 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و کردی و فارسی زبانند. آب آن از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات، حبوبات دیمی و لبنیات است. اهالی بزراعت گذران میکنند و راه آن مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ص 155)
دهی است از دهستان باوندپوربخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 35 هزارگزی شمال خاوری شاه آباد و یکهزار گزی ده پیر. ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای مناطق سردسیری. این ده 90 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و کردی و فارسی زبانند. آب آن از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات، حبوبات دیمی و لبنیات است. اهالی بزراعت گذران میکنند و راه آن مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ص 155)
عصارۀ گیاهی است چینی، و بعضی گویند حنای آنجا را با سرکه می سرشند وآن را شاه چینی می گویند، طلا کردن آن دردسر را ببرد، (برهان قاطع) (آنندراج)، نوعی از حنا، (غیاث اللغات)، حنا، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به شاه صینی شود
عصارۀ گیاهی است چینی، و بعضی گویند حنای آنجا را با سرکه می سرشند وآن را شاه چینی می گویند، طلا کردن آن دردسر را ببرد، (برهان قاطع) (آنندراج)، نوعی از حنا، (غیاث اللغات)، حنا، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به شاه صینی شود
لوح ها باشد تنک برنگ سیاه که از عصارۀ گیاهی کنند و از چین آرند و در دردسر بکار است و طرز استعمال آن این است که قرص را بسایند و گرد آن را بر مواضع دردناک پراکنند، (از ابن البیطار)، برگ آن تنبل (تنبول) و صمغ آن لبان است، (دمشقی)، گیاهی که به ذراعی بالای آن رسد با گلی سرخ و بیخ آن به زردک ماند جز آنکه بیخ شاه صینی رخواست، (یادداشت مؤلف)، عصارۀ حنای چینی و گویند عصارۀ ریوند است و به الوان مختلف می باشد بعضی برنگ صندل سفید و بعضی مایل بسرخی و بعضی مایل بسیاهی و بعضی مایل بزردی، (مخزن الاویه)، تیره گیاهی است چینی که برای دردسر نافع است، (از دزی ج 1 ص 717)، رجوع به شاه چینی شود
لوح ها باشد تُنُک برنگ سیاه که از عصارۀ گیاهی کنند و از چین آرند و در دردسر بکار است و طرز استعمال آن این است که قرص را بسایند و گرد آن را بر مواضع دردناک پراکنند، (از ابن البیطار)، برگ آن تنبل (تنبول) و صمغ آن لبان است، (دمشقی)، گیاهی که به ذراعی بالای آن رسد با گلی سرخ و بیخ آن به زردک ماند جز آنکه بیخ شاه صینی رخواست، (یادداشت مؤلف)، عصارۀ حنای چینی و گویند عصارۀ ریوند است و به الوان مختلف می باشد بعضی برنگ صندل سفید و بعضی مایل بسرخی و بعضی مایل بسیاهی و بعضی مایل بزردی، (مخزن الاویه)، تیره گیاهی است چینی که برای دردسر نافع است، (از دزی ج 1 ص 717)، رجوع به شاه چینی شود